رونیارونیا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 14 روز سن داره

برای موش موشکم

دلنوشته های مادرانه

عزیز مامان سلام میدونم که دیگه حالا صداها رو میشنوی و حتی واکنش نشون میدی چند روز پیش رفته بودیم دنبال تخت و کمد برای شما که یک ماشین بوق بلندی زد دختر من هم همون جا تکون خورد قربونش برم ترسید دیگه نترسی مامان من همیشه پیشت هستم قول میدم امروز صبح هم خیلی تکون میخوردی فهمیدم که گرسنه هستی بلند شدم چند دفیفه رو تخت نشستم اول اروم شدی بعد دیدی این مامان تنبل قصد رفتن نداره دوباره شروع کردی به تکون خوردن که منم سریع پاشودم و صبحانه خوردم عزیزکم این رو هم بگم که دارم چند روزی برات کتاب داستان میخونم تا صدای مامانی رو قشنگ بشنوی و باهاش ارامش بگیری دختر مامان داریم دنبال تخت و کمد برات میگردیم احتمالا تا فردا برات میخریم چون از یک...
23 فروردين 1391

ازمایش غربالگری سه ماهه دوم و اولین تکون دخترم

دختر عزیزم سلام سال نویی خوش میگذره؟ امیدوارم این سال جدید برات سال خوب وخوشی باشه و صد سال بهار رو تجربه کنی دخمری ازمایش غربالگری رو هم ٢٤ اسفند دادم چون نزدیک عید بود سریع جوابش اماده شد و چون خورد به تعطیلات نوروز مجبور بودم صبر کنم تا پنجم که دکترم میومد مطب                                      دختر من تکون خورد                         &n...
17 فروردين 1391

عید 1391

سلام دختر مامانی عید شما مبارک صد سال به این سالها کوچولوی من امیدوارم سال جدید برات سالی پر از شادی و نشاط باشه و سالم و سلامت به دنیا پا بزاری و زندگیمون رو شاد تر کنی اینم عکس سفره هفت سین مامان   ...
3 فروردين 1391
1